یار مهربان

اهل حالی بگو یا مهدی و بیا تو...

یار مهربان

اهل حالی بگو یا مهدی و بیا تو...

یار مهربان

امامت حضرت حجت بن الحسن العسکری (ع) در حالیکه بیش از 5 سال از عمر شریفشان نمی گذشت آغاز شد.
شخصیت و نقش حضرت حجت قبلا" توسط رسول اعظم (ص) و امامان دیگر خبر داده شده بود.
از این رو با وجود اینکه جز تنی چند از شیعیان خاص از وجود آن حضرت خبر نداشتند دستگاه خلافت عباسی
با دقت فراوان به جست وجوی آن حضرت اقدام نمودواین تفحص تا دو سال ادامه داشت ولی نتیجه بخش نبود.
با توجه به اوضاع آن زمان تردیدی نبود که اگر امام در ملاء عام ظاهر می شد سرنوشتی جز شهادت نمی داشت.
از این رو بنا به مشیت خداوندی آن حضرت از دیده ها غایب شد وبدین ترتیب دوران غیبت صغری آغاز گردید
ومدت 69 سال بطول انجامید. در این مدت امام (ع) توسط چهار نمایندهکه همگی از بزرگان شیعه بوده و به
نواب اربعه معروفند با مردم بطور غیر مستقیم تماس داشتند و به وسیله ی آنها به مشکلات مردم جواب میدادند و
بدین وسیله زمینه برای غیبت کبری آماده می شد .
و اما اسامی نواب اربعه : عثمان بن سعید عمروی و پسرش محمد –حسین بن روح نو بختی— علی بن محمد سمری .
اگر بعد از رحلت امام حسن عسکری (ع) غیبت کامل شروع می شد ممکن بود وجود حضرت حجت (ع) مورد
غفلت واقع شده کم کم فراموش شود . از این رو ابتدا غیبت صغری آغاز گردید و زمانی که افکار مساعد گشت
و آمادگی بیشتر حاصل شد، غیبت کبری آغاز گردید.
از آنجا که غیبت امام دوازدهم برای مردم امری نا مأ نوس بود و ممکن بود پذیرفتن آن برای عده ای دشوار باشد؛
از این رو پیامبر اعظم (ص) و سایر امامان بتدریج مردم را با این موضوع آشنا می ساختند و افکار را برای پذیرش
آن آماده میکردند و در ضمن سخنان خود ، غیبت امام و گرفتاریهای مردم زمان و انتظار فرج و امثال آنرا گوشزد می کردند.
احادیثی که در این رابطه از پیامبر (ص) از شیعه و سنی نقل شده است بیش از حد تواتر است (مراجعه کنید به کتاب خورشید مغرب – محمد رضا حکیمی – فصل پنجم ) همین طور است اخبار رسیده از امامان درباره ی مهدی موعود(عج) .
بعضی امامان که به زمان غیبت نزدیکتر بودند ،علاوه بر این که با تعلیمات خود افکار را برای این امر بزرگ آماده
می ساختند ، عملاً نیز آنان را با موضوع غیبت و عدم دسترسی مستقیم به امام آشنا می کردند.

سبب محرومیت خود مردم اند
در دوران غیبت ،تشکیل حکومت از جانب امام ونیز معاشرت مردم با آنجناب و دریافت تعالیم بطور مستقیم از آنحضرت
صورت نمی پذیرد و این محرومیت بزرگی است برای مردم .
علت وسب این محرومیت قطعاً از جانب خدا یا امام نیست؛ زیرا خداوند از بذل فیض و رحمت به بندگان خود دریغ نمی ورزد
وامام هم که مظهر رحمت خداست ،هرگز سبب محرومیت مردم نمی شود .
بنابراین سبب اصلی این محرومیت از جانب خود مردم است بطوریکه اگر شرایط لازم در امت جمع شود و شایستگی درک حضور امام حاصل آید، امام در میان مردم حاضر میشوند.(همان کتاب ص 270 وکتاب در فجر ساحل ص 53).
اما بطوریکه در مورد امامان اخیر گفته شد ، بخوبی معلوم می گردد که جامعه شایستگی لازم برای درک حضور امام را
از خود نشان نداد . از زمان امام هادی (ع) که فشارهای وارده از طرف حکومت های وقت بیشتر میشد ، عملا ً دسترسی مردم به امام و استفاده شایسته از وجود امام چندان میسر نمی شد یعنی سیر تحول جامعه در جهتی بود که با وجود آنکه امام در جامعه حضور داشت اما عملا ً چنان بود که گویی در غیبت است بخصوص در مورد دو تن از امامان اخیر یعنی امام دهم و
خاصه امام یازدهم . بنابراین غیبت امام در چنین شرایطی امری عادی بوده و ریشه در نامساعد بودن شرایط و نبودن شایستگی لازم در جامعه برای درک حضور امام داشت.
نقش امام در دوران غیبت
1- امام در زمان غیبت نیز در امر هدایت باطنی نقش فعال دارد و افرادیکه بخواهند ، و زمینه را برای دریافت این نور هدایت
در خود فراهم سازند ، از آن آفتاب حقیقت رو شنایی می گیرند و در مراتب کمال بالا تر میروند .
2- امام از راههای گوناگون جویندگان صدیق را در مشکلات علم دین و پی بردن به حقایق و معارف امداد می کند و به انگشت هدایت خویش گره از مشکلات آنان می گشاید و مردم بطور غیر مستقیم از وجود پر برکت او ، و هدایت و تربیتش
برخوردار میشوند و از فروغ مدد های غیبی آن امام بزرگ ، در زمینه های گوناگون ، ولو بطور نا خود آگاه بهره های فراوان میبرند لذا بر ماست که روابط خود را با آنحضرت محکمتر کنیم تا از پرتو توجه و عنایت او محروم نباشیم .
آثار وجودی امام در دوران غیبت جز در بعضی جهات قطع نمی شود.
در اخبار و احادیث ، امام غایب ، تشبیه به خورشید ابر آلود شده است . خورشید چه آشکار باشد و چه در پشت ابر ، آثار وجودی او بر قرار است ؛نهایت هنگامی که در پشت ابر است ، پرتو طلایی رنگ اوی به چشمها نمیرسد اما دیگر اثر های او ، از روشنلیی و گرما و...، همچنان برقرار است .
از این رو، غیبت امام غیبت جزیی است نه غیبت کلی . حضور عام امام در عین غیبت خاص او در یکی از زیارات آن امام بزرگ ، به این عبارت ادا گشته است:
السلام علیک یا حجت الله التی لا تخفی . درود بر تو ای حجت ناپنهان الهی !
طول عمر امام
مطالعه در تاریخ پیشینیان نشان میدهد که درازی عمر در گذشته نیز سابقه داشته است.
مانند حضرت نوح که قریب دو هزار سال زیسته و به گفته قرآن 950 سال در میان امت خود به تبلیغ پرداخته است .
از این جا میتوان نتیجه گرفت که زندگانی دراز داشتن نه تنها امری نا ممکن نیست بلکه چیزیست که بارها و بارها در طول تاریخ پر فرازو نشیب اتفاق افتاده است.
علوم تجربی و مسأ له طول عمر
از نظر زیست شناسی عمر بشر اندازه و حد ثابتی ندارد تا اگر به آن حد برسد مرگش فرارسد.
در طبیعت همه گونه عمر بوده است و ممکن است باشد . از نظر علم تجربی ، طول عمر انسان به هر اندازه هم باشد ، بر خلاف اصول علمی نیست .
مطالعه حالات درختان طویل العمر و زنده ماندن چندین هزار ساله نطفه حیاتی نباتات و حالات شگفت انگیز حیوانات زمستان خواب و تابستان خواب ، بشر را به طولانی کردن عمر امید وار نموده و به کو شش و تحقیقات و کنجکاوی وادارش نموده است
بنا براین ، علم و دانش نه تنها عمر طولانی را محال نمی داند بلکه امکان آنرا نیز به اثبات رسانیده است....

تو که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد


در ضمن شما عزیزان می توانید برای ارتباط با ما از پل ارتباطی ما استفاده نمایید : milmanweb@gmail.com
با تشکر از شما عزیزان!

تا بعد خدا نگهدارتان!

یار مهربان

چهاردهمین معصوم:امام دوازدهم ، حضرت مهدی «عج»

نام: همنام پیامبر «ص»(م-ح-م-د) «ع»

پدر و مادر: امام حسن عسکری «ع» و نرجس «س»

شهرت: مهدی موعود ، امام عصر ، صاحب الزمان ، بقیت الله ، قائم و......

زمان و محل تولد : 15 شعبان سال 255 یا 256 هجری قمری ، در سامره متولد شد ، و حدود 5 سال تحت کفالت پدر ، بطور مخفی به سر برد .

دوران زندگی : در 4 بخش :

1- دوران کودکی حدود 5 سال تحت سرپرستی پدر و در پشت پرده خفاء ، تا از گزند دشمنان محفوظ بماند وهنگامی که در سال 260 پدر گرامیشان شهید شدند ، مقام امامت به او محول گردید .

2- غیبت صغری : از سال 260 ه .ق شروع شد و در سال 329 که حدود 70 سال میشود پایان یافت .

3- غیبت کبری : که از سال 329 شروع شد ، و تا وقتی خدا بخواهد و ظهور کند ، ادامه خواهد یافت .

4- دوران درخشان ظهور آن امام عزیز و حکومت جهانی آن حضرت .

امام مهدی «عج» کیست ؟

پدرشان امام حسن فرزند علی ، فرزند محمد ، فرزند موسی ، فرزند جعفر ، فرزند محمد ، فرزند علی ، فرزند حسین ، فرزند حسن ، فرزند علی بن ابی طالب (درود خداوند بر تمامی آنها) بود و مادرش از سلاله پاکی بود که با اوصیاء عیسی بن مریم پیوند می یافت . نام این خانم ف نرجس یا صیقل بود . او پیش از ازدواج با امام حسن «ع» در کشور خود ، بخاطر خوابی که دیده بود ، اسلام آورد و هنگامی که طلایه داران سپاه اسلام به دیارش هجوم بردند خود را تسلیم انان کرد تا تقدیر ، او را به خانه امام حسن عسکری «ع» بیاورد و مام حجت خدا گردد.

میلاد امام مهدی «عج»

در شب نیمه شعبان سال 255 و در شهر سامراء پایتخت خلافت در روزگار معتصم عباسی ، امام حجت «ع» چشم به جهان گشود . ولادت او را شواهدی بود که نشان می داد خداوند برای این نوزاد با سعادت چه اثری بر زندگی بشر مقدّر نموده است . پس از ولادت این کودک ، امام حسن عسکری «ع» آداب و رسوم تولد را به تفصیلی که در زیر آوده است بجای آورد :

10000 رطل (84 مثقال) نان و 10000 رطل گوشت برای او صدقه داد و 300 گوسفند نیز بخاطر او عقیقه کرد و از روز تولد نوزاد آنها را برای بنی هاشم و شیعیان فرستاد . سپس یاران ختص خویش را از ولادت فرزندش و اینکه او پس از ایشان امامت را عهده دار است ، آگهی داد و آنان را فرمود تا این خبر را در میان خود مخفی نگه دارند . ولادت امام زمان «ع» بدین گونه انجام پذیرفت و به خاطر شرایط سیاسی آن زمان در زیر پرده کتمان پوشیده ماند . امام حسن عسکری «ع» تولد فرزند خودش را جز به اصحاب خاص خود در میان ننهاد .

دوره امامت امام حجة «ع» چگونه آغاز شد ؟

خلفای عباسی بنا بر عادت معمول خویش ، هر گاه فرصتی برای کشتن اولیا الله می یافتند ، فوراً آنان را به شهادت میرساندند . معتصم نیز امام حسن عسکری «ع» را به زهر شهید کرد و سپس در صدد یافتن فرزند آن حضرت بر آمد تا او را نیز از میان بر دارد و به خیال خام خویش دنباله امامت را نیست و نابود کند .

معتصم عدهای را به خانه امام فرستاد تا هر که و هر چه در آنجایت توقیف کنند . و نشان فرزند آن حضرت را بجویند ، همچنین زنانی آوردند که از حمل و آثار آن آگاه بودند . زنان پیش کنیز های امام رفته ، یکایک آنها را معاینه کردند . یکی از این زنان ادعا کرد که در میان کنیزان ، کنیزی باردار است ، از این رو دستور دادند که کنیز را در اتاقی نگه دارند . و مأموران 2 سال واندی وی رل تحت نظر داشتند تا آنکه به اشتباه خود پی بردند .

بدین گونه قدرت جاهلی و استکباری می کوشید ، ریشه های امامت را از بیخ بر کنند و حرکت اصیل مکتبی را دستخوش نابودی سازند. اما به مقصود خود نائل نیامدند که دست خداوند بر فراز دست آنان بود که :« ید الله فوق ایدیهم » .

امام حجة «ع» عمویی داشت ، که نامش جعفر بود . او ادعا می کرد که امامت پس از برادرش حسن عسکری «ع» حقّ اوست . بنابر همین ادعای باطل مردم را بخود می خواند و حتّی در راه رسیدن به مقصود خویش به قدرت های ستمگر متوسّل میشد ، تا از آنها کمک بگیرد . بدوت آنکه بداند آنچه موجب استمرار خط امامت است مقاومت در برابر همین قدرت های ستمگر است . و وی بخوبی آگاهی داشت که امت ، پیشوایی او را به رسمیت نمی شناسد . دیری نپایید که جعفر از این ادعای دروغ دست بر داشت و به راه صواب بازگشت و امامت حضرت حجت «ع» را پذیرفت . به همین جهت از این پس بجای این که به او « جعفر کذاب»  بگویند به او « جعفر تواب » گفتند .